Document Type : Research Paper
Authors
1 Associate Professor of Accounting, Mazandaran University
2 Master of Accounting, Mazandaran University
3 Instructor, Accounting Department, Faculty of Economics, Management and Accounting, Payame Noor University
Abstract
Keywords
Main Subjects
از آنجا که وجه نقد نوعی دارایی غیرمولد است نگهداشت بیش از اندازهی آن، به علت عدم بازدهی، موجب کاهش کارایی و ارزش شرکت میشود. از طرفی، پایین بودن وجه نقد نگهداری شده ممکن است موجب شود که شرکت نتواند برای سرمایهگذاری در پروژههای با خالص ارزش فعلی مثبت، پیشقدم شود و نیز احتمال بروز مشکلات مالی را افزایش میدهد. بنابراین، مدیریت کارامد با انگیزهی حداکثرسازی ثروت سهامداران، به دنبال نگهداری مقدار مطلوب این نوع دارایی میباشد (نقی نژاد، 1387). اوزکان (2004) میگوید که منافع شخصی مدیران ایجاب مینماید که وجه نقد زیادی را نگهداری کنند که به بهای از دست رفتن منافع سهامداران تمام میشود. البته نگهداری وجه نقد میتواند شرکتها را نیز از نیاز به تأمین مالی خارجی پرهزینه برای فرصتهای سرمایهگذاری پیش رو بینیاز نماید. در صورتی که هزینههای انتخاب غلط تأمین مالی خارجی1 و یا هزینههای بحرانهای مالی2، بسیار بالاتر باشند، شرکتها به منظور مقابله با کمبودهای غیرمترقبه وجه نقد و نیز تأمین مالی جهت سرمایهگذاریهایی که برای شرکت دارای ارزش خالص مثبت است، سعی در داشتن نقدینگی بالا خواهند نمود (اوزکان و اوزکان، 2103).
از سوی دیگر، به دلایل مختلفی که مهمترین آنها جدایی مالکیت از مدیریت میباشد، شرکتها علاوه بر وظیفه انجام فعالیت اقتصادی، وظیفه پاسخگویی به افراد بیرون از شرکت را نیز بر عهده دارند. کاراترین شکل پاسخگویی بر اساس شواهد تجربی، گزارشگری مالی میباشد (کردستانی و مجدی، 1386). در مفاهیم نظری گزارشگری مالی، محافظهکاری بهعنوان یکی از اجزای خصوصیت کیفی قابل اتکا بودن در نظر گرفته شده است و یکی از عوامل کلیدی ارزیابی شرکت میباشد (رضازاده و آزاد، 1387). گزارشگری مالی محافظهکارانه از یک جایگاه قدیمی در اصول و شیوههای حسابداری برخوردار است. تحقیقات اخیر نشان میدهند که در طی زمان، گزارشهای مالی محافظهکارتر شده است؛ و این امر در حالی است که فروپاشی شرکتهای بزرگ در طی سالهای اخیر، کاربرد مفهوم محافظهکاری را به چالش کشیده است. از سوی دیگر، عدم پذیرش محافظهکاری بهعنوان یک مشخصه کیفی مطلوب از گزارشگری مالی در چاچوب مفهومی، جایگاه آن را متزلزل ساخته است؛ لذا پرداختن به پژوهشهایی که در راستای تعیین جایگاه واقعی محافظهکاری صورت میپذیرد از اهمیت بسزایی برخوردار است (آرتیاک و کلارسون، 2010). از آنجا که محافظهکاری مستلزم شناخت بهموقع زیانها و به تعویق انداختن شناسایی سودها است، میتواند منجر به عدم سرمایهگذاری در پروژههای کم ارزش شود. به دلیل اینکه عمومأ دستکاری مانده وجه نقد نسبت به داراییهای با مانده تعهدی سختتر هستند، مانده وجه نقد نسبت به سایر داراییها، میتواند ارزشمندتر باشد (فاولکندر و وانگ، 2006). با توجه به مطالب گفته شده انتظار میرود که ارزش نهایی وجه نقد نگهداری شده توسط شرکت با محافظهکاری افزایش یابد. در همین راستا در این پژوهش سعی شده است، بر اساس شواهد تجربی به این سؤال پاسخ داده شود که آیا بین تغییرات وجه نقد نگهداری شده توسط شرکت و بازده شرکت رابطهای وجود دارد یا خیر؟ و اینکه آیا محافظهکاری بر روی این رابطه تأثیر میگذارد یا خیر؟
محافظهکاری بهعنوان یکی از اصول محدودکننده حسابداری، سالهاست که مورد استفاده قرار میگیرد و علیرغم انتقادهای فراوان بر آن، همواره جایگاه خود را در میان سایر اصول حسابداری حفظ نمودهاست. به طوری که میتوان دوام و بقای محافظهکاری در مقابل انتقادهای وارده بر آن در طول سالیان طولانی را گواهی بر مبانی بنیادین این اصل دانست. همچنین میتوان از محافظهکاری بهعنوان مکانیزمی نام برد که اگر به درستی اعمال شود، منجر به حل بسیاری از مسائل نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی خواهد شد که به طور کلی از شکاف روزافزون بین مدیران و تأمینکنندگان منابع مالی واحدهای تجاری ناشی میشود (کردستانی و مجدی، 1386).
ادبیات نگهداری وجه نقد بر دو انگیزه برای حفظ نقدینگی تأکید میکند: الف) انگیزه هزینههای معاملات و ب) انگیزه احتیاطی. انگیزه هزینههای معاملات بر این مطلب دلالت دارد که بالا رفتن وجوه خارجی هزینههای ثابت و متغیر را به همراه دارد. این بخش هزینه دلالت بر این دارد که یک سطح مطلوب وجه نقد وجود دارد و موجب میشود تا یک شرکت وجه نقد را بهعنوان سپر هزینهای نگهداری کند. در مقابل انگیزه احتیاطی، بر عدم تقارن اطلاعاتی، هزینههای نماینگی بدهی و هزینههای فرصت سرمایهگذاریهای پیشرو تأکید دارد. اگر هزینههای انتخاب ناصحیح تأمینمالی خارجی و یا هزینههای مشکلات مالی زیاد باشند، شرکت برای مقابله با این کسریهای پیشبینی نشده وجه نقد و تأمینمالی پروژههای دارای ارزش فعلی خالص مثبت به انباشت نقدینگی میپردازد (دوربتز و گرانینگر، 2007).
علیرغم اینکه موضوع ارزش وجه نقد شرکت، از مباحث ریشهدار در حسابداری میباشد اما مطالعات تجربی در این زمینه بسیار اندک میباشد. مدیران وجوه نقد آزاد را جهت ایجاد منافع شخصی و گسترش دوره تصدیگری خود استفاده میکنند که در این صورت، احتمال سرمایهگذاری در پروژههای کم ارزش افزایش مییابد. جهانشاد و علم اهرمی (1392) دریافتند که، بین پاداش مدیران و جریانهای وجه نقد آزاد رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. بنابراین درچنین شرایطی باید به دنبال مکانیسمی جهت کاهش هزینههای نمایندگی میان مدیران و سهامداران بود. یکی از این مکانیسمها بکارگیری محافظهکاری در گزارشگری مالی میباشد (لوئیس و همکاران، 2010).
دوربتز و همکاران (2009) در پژوهشی با عنوان "عدم تقارن اطلاعاتی و ارزش وجه نقد" به بررسی ارزش بازار وجه نقد نگهداری شده شرکتها در ارتباط با ویژگیهای شرکت و عدم تقارن اطلاعاتی در زمانهای مختلف پرداختند. نتایج این تحقیق نشان داد که سازگار با پیشبینی صورت گرفته، نگهداری بیش از اندازه وجه نقد موجب افزایش عدم تقارن اطلاعاتی میشود. همچنین، در آزمونی دیگر از پیشبینی سود هر سهم برای سنجش ویژگیهای شرکت استفاده شد و پس از بررسیهای رگرسیونی، نتایج تحقیق حاضر از فرضیه جریان وجوه نقد آزاد حمایت کرد و نشان داد که ارزش وجه نقد نگهداری شده شرکتها در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی کاهش مییابد. این نتایج در حالی به دست آمد که نمونهها بر اساس شاخصهای حاکمیت شرکتی دسته بندی شد.
لوئیس و همکاران (2010)، در پژوهشی با عنوان محافظهکاری حسابداری و ارزش وجه نقد نگهداری شده، ابتدا نشان دادند که ارزش یک دلار وجه نقدی که شرکت نگهداری میکند کمتر از یک دلار اسمی است و سپس مشاهده شد که محافظهکاری میتواند این کاهش ارزش را تقلیل دهد.
کو و همکاران (2013) رابطه بین وجه نقد اضافی نگهداری شده و حاکمیت شرکتی را در یک رویکرد مقایسهای بین شرکتهای تایوانی و چینی مورد بررسی قرار دادند. نتایج آنها نشان داد که حضور سهامداران در بین اعضای هیئت مدیره باعث میشود که وجه نقد اضافی تأثیر مثبتی بر روی رشد ارزش بازار شرکت داشته باشد، از سوی دیگر دادهها نشان میدهد که در شرکتهای با مالکیت دولتی وجود وجه نقد اضافی تأثیر منفی بر روی رشد ارزش بازار شرکت داشتهاند. از دید آنها مفهوم این یافته، این است که سهامدار عضو هیئت مدیره در موقعیت بهتری برای نظارت بر عملکرد مدیریت نسبت به مابقی سهامداران قرار دارد.
پور زمانی و میرزا هدایتی (2013) به بررسی تأثیر محافظهکاری و کیفیت سود بر روی عکسالعمل سرمایهگذاران نسبت به سطح وجه نقد نگهداری شده، پرداختهاند. نتایج تحقیق آنها نشان میدهد که محافظهکاری حسابداری و کیفیت سود بر روی فعالان بازار سرمایه در واکنش نسبت به سطح وجه نقد اضافی نگهداری شده، تأثیرگذار میباشد.
مهرانی و طاهریان (1391) در پژوهشی با عنوان "محافظهکاری و جریان نقد آزاد" به بررسی تأثیر جریان نقد آزاد یک واحد تجاری بر محافظهکاری در گزارشگری مالی پرداختند. نتایج حاصل از تحقیق آنها با نظریه جنسن مطابقت داشت و نشان میداد که افزایش حجم جریان نقد آزاد در یک واحد تجاری، میتواند سبب تشدید تضاد و ناهمسویی منافع مدیران و سهامداران و به تبع آن، سبب افزایش مشکلات نمایندگی بین مدیران و سهامداران گردد. که مطابق با پیشبینیها با افزایش جریان نقد آزاد در یک واحد تجاری و به تبع آن افزایش مشکلات نمایندگی، تقاضا برای محافظهکاری بیشتر شده است.
حسنی (1392) در تحقیقی با عنوان "مطالعه تجربی رابطه بین حساسیت جریان نقد سرمایهگذاری و محافظهکاری حسابداری" سعی بر این داشت که نشان دهد چگونه گزارشگری محافظهکارانه بر تصمیمهای مالی شرکتها، به خصوص حساسیت جریان نقد سرمایهگذاری آنها اثر میگذارد. بر این اساس، او به بررسی رابطه بین حساسیت جریان نقد سرمایهگذاری و محافظهکاری حسابداری و همچنین کنش رفتاری برخی متغیرهای کنترلی در بیان این رابطه پرداخت. نتایج تحقیق او نشان میدهد که بین شاخص حساسیت جریان نقد سرمایهگذاری و شاخص محافظهکاری حسابداری، رابطه منفی معناداری وجود دارد که این یافته با دیدگاه قراردادهای کارآ همخوانی دارد. به گونهای که شرکتهای با درجه بالاتر گزارشگری محافظهکارانه، حساسیت جریان نقد سرمایهگذاری کمتری خواهند داشت.
رحیمیان و همکاران (1393) به بررسی عوامل مؤثر بر نگهداشت وجه نقد و ارتباط وجه نقد مازاد و ارزش سهام شرکتها پرداختند که نتایج تحقیق ایشان نشان داد، نگهداشت وجه نقد مازاد به صورت مداوم و مقطعی تأثیری بر ارزش حقوق صاحبان سهام ندارد.
نوع پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. در این پژوهش از مدل رگرسیون چند متغیره با استفاده از دادههای ترکیبی برای آزمون فرضیهها استفاده شده است. انگیزه اصلی در ترکیب دادههای مقطعی و سری زمانی آن است که در صورت تعیین مدل مناسب، برآورد، استنباط و پیشبینی کاراتری فراهم آید.
با توجه به تئوریهای موجود و پیشینه ارائه شده فرضیات تحقیق به صورت زیر میباشد.
1) بین تغییرات وجه نقد نگهداری شده توسط شرکت و بازده شرکت رابطه معناداری وجود دارد.
2) محافظهکاری حسابداری، بر رابطه بین تغییرات وجه نقد اضافی نگهداری شده توسط شرکت و بازده شرکت اثرگذار است.
جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. شرکتهای مورد بررسی نیز با در نظر گرفتن معیارهای زیر تعیین شده است:
1- جزو بانکها و موسسات مالی نباشند؛
2- شرکتها باید تا پایان سال مالی 1387 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشند و سال مالی آنها منتهی به پایان اسفند ماه باشد؛
3- شرکتها نباید سال مالی خود را طی دوره تحقیق تغییر داده باشند.
با توجه به شرایط یاد شده، تعداد 100 شرکت در دوره زمانی 1388 الی 1392 برای انجام پژوهش انتخاب شدند.
اطلاعات لازم جهت آزمون فرضیهها با مراجعه به صورتهای مالی شرکتها، گزارش هیاتمدیره و نیز نرمافزار تدبیرپرداز گردآوری شده است. این دادهها از طریق روشهای آماری توصیفی و آمار استنباطی و با استفاده از نرمافزارهای Excel و Eviews تجزیه و تحلیل شده است.
در این پژوهش از مدل رگرسیونی چند متغیره با استفاده از دادههای ترکیبی برای آزمون فرضیهها استفاده شده است. پس از گردآوری اطلاعات و تعیین مدل، ابتدا دادهها را به صورت دادههای تابلویی قرار داده، سپس از آزمون چاو جهت تعیین دادههای تلفیقی یا مدل اثر ثابت استفاده شده است، بدین صورت اگر احتمال این آزمون کمتر از 5% باشد مدل اثر ثابت خواهد بود. همچنین از آزمون هاسمن جهت تعیین مدل اثر ثابت (FE) یا اثرات تصادفی (RE) استفاده شده است، یعنی اگر احتمال آزمون هاسمن کوچکتر از 5% باشد مدل باید با استفاده از اثرات ثابت برآورد گردد و درنهایت به بررسی فرضیه برای نمونه مورد نظر پرداخته میشود. همینطور جهت بررسی معنادار بودن الگوها از آزمونهای آماری T، آزمون F، R2 (ضریب تعیین تعدیل شده) استفاده کردیم. همچنین، برای بررسی خود همبستگی میان اجزاء خط، از آزمون دوربین واتسون استفاده شده است. سطح اطمینان مورد استفاده در این تحقیق برای آزمون فرضیات 95% است.
به منظور بررسی فرضیههای مطرح شده (مطابق با لوئیس و همکاران، 2010) از مدلهای رگرسیونی زیر استفاده میشود:
RETi = β0 + β1∆Ci + β2∆Ei + β3∆NCAi + β4∆R&Di + β5∆Ii + β6∆Di + β7NFi + β8LAGCi + β9LAGLi + β10∆C* LAGCi + β11∆C* LAGLi + εi
جایی که:
RET: بازده سهام شرکت.
C∆: تغییرات در وجه نقد بعلاوه اوراق بهادار قابل داد و ستد.
E∆: تغییرات سود قبل از اقلام غیر مترقبه.
NCA∆: تغییرات در داراییهای غیر نقدی.
R&D∆: تغییرات هزینه تحقیق و توسعه.
I∆: تغییرات در هزینه بهره.
D∆: تغییرات در سود پرداختی به سهامداران عادی.
NF: خالص تأمینمالی (مجموع سهام صادره منهای بازخرید بعلاوه صدور اوراققرضه منهای استهلاک صرف یا کسر اوراق).
LAGC: مجموع وجه نقد و اوراق قابل داد و ستد.
LAGL: اهرم مالی.
بازده سهام: منظور از بازده سالانۀ سهام، عبارتست از تغییرات قیمت اول دوره وآخردورهی سهام به علاوه سایر عواید ناش از خرید سهم، مانند: مزایای ناشی از حق تقدم؛ سهام جایزه و سود نقدی سهام، تقسیم بر قیمت سهام در اول دوره به صورت زیر فرموله میشود:
15RET= (Pt-Pt-1) +Dt+Pt-Pnأ—NCNt+Neأ—P1NtPt-1">
که در آن:
RET: بازده کل سهام نسبت به اولین قیمت سهم؛
Pt: قیمت سهم در انتهای سال مالی؛
Pt-1: قیمت سهم درابتدای سال مالی؛
Pn: ارزش اسمی سهم؛
Dt: سود نقدی ناخالص هر سهم؛
Ne: تعدادسهام افزایش یافته از طریق اندوخته یا سود انباشته؛
Nc: تعدادسهام افزایش یافته از طریق آورده نقدی؛
Nt: تعدادسهام قبل از افزایش سرمایه؛
با اضافه کردن محافظهکاری به مدل 1 و جایگزین کردن متغیر C∆ X به جای C∆، فرضیه دوم قابل بررسی است:
RETi = β0 + β1∆XCi + β2CONi + β3∆XC*CONi + β4∆Ei + β5∆NCAi + β6∆R&Di + β7∆Ii + β8∆Di + β9NFi + β10LAGCi + β11LAGLi + β12∆XC* LAGCi + β13∆XC* LAGLi + εi
که:
CON: شاخص محافظهکاری حسابداری در ابتدای سال مالی است و توسط (مدل گیولی و هین) محاسبه میشود.
C∆ X: تغییرات در وجه نقد اضافی نگهداری شده شرکت.
سایر متغیرهای موجود در مدل 2، همانند مدل 1 تعریف میشوند.
شاخص محافظهکاری: گیولی و هین در سال 2000 روشی را برای اندازهگیری محافظهکاری با استفاده از اقلام تعهدی ارائه نمودند. طبق این روش، وجود مستمر اقلام تعهدی عملیاتی منفی در طی یک دوره زمانی بلندمدت در شرکتها، معیاری از محافظهکاری بهشمار میرود. یعنی هرچه میانگین اقلام تعهدی عملیاتی طی دوره مربوطه منفی و بیشتر باشد، محافظهکاری بیشتر خواهد بود. در عین حال، نرخ انباشتگی خالص اقلام تعهدی عملیاتی منفی نشانگر تغییر درجه محافظهکاری در طول زمان میباشد. شاخص محافظهکاری گیولی و هین (2000) که در تحقیق حاضر نیز مورد استفاده قرار گرفته است به صورت زیر میباشد:
15ع©ط§ط±غŒ ظ…طط§ظپط¸ظ‡ ط´ط§ط®طµ= -1أ—ط¹ظ…ظ„غŒط§طھغŒ طھط¹ظ‡ط¯غŒ ط§ظ‚ظ„ط§ظ…ط¯ظˆط±ظ‡ ط§ط¨طھط¯ط§غŒ ط¯ط±â€Œ ظ‡ط§ ط¯ط§ط±ط§غŒغŒ طظ…ط¹">
اقلام تعهدی عملیاتی نیز بهعنوان سود خالص بعلاوه استهلاک منهای جریان وجوه نقد حاصل از عملیات تعریف میشود.
وجه نقد اضافی نیز به وسیلهی باقیمانده (εi) حاصل از رگرسیون زیر برآورد میگردد.
15LNCASHi,t=خ±1+خ±2LSIZE1i,t+خ±3LSIZE2i,t+خ±4LEVi,t+خ±5TANGFi,t+خ±6OPCFLi,t+خ±7PROFITi,t+خ±8MTBRi,t+خµi">
که:
LNCASH: میزان وجوه نقد شرکت است که از لگاریتم طبیعی حاصل تقسیم وجه نقد و معادلهای وجه نقد بر کل داراییها حاصل میشود.
LSIZE1: لگاریتم طبیعی ارزش بازار حقوق صاحبان سهام شرکت را نشان میدهد.
LSIZE2: لگاریتم طبیعی مجموع کل داراییهای شرکت را نشان میدهد.
LEV: از تقسیم کل بدهیهای شرکت (کوتاهمدت و بلندمدت) بر کل داراییهای شرکت به دست میآید.
TANGF: بیانگر داراییهای مشهود است و از تقسیم داراییهای ثابت بر کل داراییهای شرکت به دست میآید.
OPCFL: بیانگر سود عملیاتی است و از طریق تقسیم جریانهای نقد عملیاتی بر کل داراییها محاسبه میشود.
PROFIT: میزان سوددهی شرکت است و از تقسیم سود عملیاتی بر کل داراییهای شرکت بدست میآید.
MTBR: فرصتهای رشد شرکت را نشان میدهد و از تقسیم ارزش بازار شرکت بر ارزش دفتری آن به دست میآید.
نگاره (1): آمار توصیفی متغیرهای تحقیق
متغیرها |
تعداد مشاهدات |
مینیمم |
ماکزیمم |
میانه |
میانگین |
انحراف معیار |
||
بازده سهام شرکت |
RET |
500 |
096/0- |
271/0 |
081/0 |
102/0 |
078/0 |
|
تغییرات در وجه نقد |
C∆ |
500 |
037/0- |
0039/0 |
004/0 |
021/0 |
011/0 |
|
تغییرات سود |
E∆ |
500 |
020/0- |
052/0 |
016/0 |
025/0 |
020/0 |
|
تغییرات داراییهای غیر نقدی |
NCA∆ |
500 |
041/0- |
135/0 |
045/0 |
011/0 |
072/0 |
|
تغییرات هزینه تحقیق و توسعه |
R&D∆ |
500 |
000/0 |
002/0 |
000/0 |
001/0 |
000/0 |
|
تغییرات هزینه بهره |
I∆ |
500 |
001/0- |
007/0 |
002/0 |
002/0 |
002/0 |
|
تغییرات در سود پرداختی |
D∆ |
500 |
00/0 |
003/0 |
001/0 |
001/0 |
001/0 |
|
خالص تأمینمالی |
NF |
500 |
031/0- |
072/0 |
024/0 |
055/0 |
019/0 |
|
وجه نقد |
LAGC |
500 |
029/0 |
241/0 |
098/0 |
127/0 |
105/0 |
|
اهرم مالی |
LAGL |
500 |
031/0 |
387/0 |
172/0 |
209/0 |
116/0 |
|
محافظهکاری |
CON |
500 |
61/0- |
420/ |
07/0 |
11/0 |
022/0 |
|
فرضیه اول: نتایج حاصله از آزمون این فرضیه در نگاره 2 ارائه شده است. مطابق این نگاره مشاهده میشود ضریب تغییرات وجه نقد (C∆)، برابر 897/0 میباشد که با توجه به اینکه مقدار احتمال محاسبه شده (P-value) برابر با 000/0 میباشد؛ لذا میتوان در سطح اطمینان 99 درصد فرض H0 را رد کرد و بیان داشت که بین تغییرات وجه نقد نگهداری شده و بازده شرکت رابطه معناداری وجود دارد. علاوه بر این، مطابق با پیشبینیها، تغییر یک ریال در وجه نقد نگهداری شدهی شرکتها، با افزایش کمتر از یک ریال در بازده سهام شرکت (که در اینجا نمایندهی ارزش شرکت میباشد) همراه بوده است. این مقدار، برای میانگین شرکتها برابر با 74/0 میباشد. مشابه فاولکندر و وانگ (2006) این مقدار که برای میانگین شرکتها محاسبه شده است از جمع ضریب C∆ بعلاوهی ضریب C* LAGC∆ زمانی که LAGC برابر میانگین است و ضریب C* LAGL∆ زمانی که LAGL مقدار میانگین را اتخاذ میکند، محاسبه میشود. یعنی به شرح زیر:
(209/0*487/0) – (127/0*375/0) – 897/0
نگاره (2): نتایج آزمون فرضیه اول
سطح معناداری |
رابطه |
P-value |
آماره t |
ضریب |
علامت اختصاری |
متغیرها |
||
99% |
مثبت |
000/0 |
76/9 |
897/0 |
∆C |
تغییرات در وجه نقد |
||
99% |
مثبت |
003/0 |
84/14 |
601/0 |
∆E |
تغییرات سود |
||
95% |
مثبت |
021/0 |
09/10 |
108/0 |
∆NCA |
تغییرات داراییهای غیر نقدی |
||
95% |
مثبت |
087/0 |
11/2 |
087/0 |
∆R&D |
تغییرات هزینه تحقیق و توسعه |
||
99% |
منفی |
002/0 |
36/10- |
119/2- |
∆I |
تغییرات هزینه بهره |
||
99% |
مثبت |
001/0 |
07/7 |
384/1 |
∆D |
تغییرات در سود پرداختی |
||
95% |
منفی |
029/0 |
69/5- |
247/0- |
NF |
خالص تأمینمالی |
||
99% |
مثبت |
007/0 |
31/3 |
345/0 |
LAGC |
وجه نقد |
||
95% |
مثبت |
023/0 |
98/0 |
011/0 |
LAGL |
اهرم مالی |
||
99% |
منفی |
000/0 |
24/9- |
375/0- |
∆C* LAGC |
حاصلضرب تغییرات وجه نقد در وجه نقد |
||
99% |
منفی |
005/0 |
29/8- |
487/0- |
∆C* LAGL |
حاصلضرب تغییرات وجه نقد در اهرم مالی |
||
- |
- |
- |
07/2 |
266/0 |
C |
ضریب ثابت |
||
743/1 |
آماره دوربین واتسون |
044/37 |
آماره F |
|||||
501/0 |
ضریت تعیین تعدیل شده |
000/0 |
احتمال (آماره F) |
|||||
آزمون پانل |
||||||||
نتیجه |
آزمون معناداری |
آماره آزمون |
|
|||||
FE |
000/0 |
647/3 |
آزمون F تعمیم یافته |
|||||
FE |
001/0 |
119/12 |
آزمونها سمن |
|||||
FE: مدل اثرات ثابت RE: مدل اثرات تصادفی |
||||||||
فرضیه دوم: جهت آزمون فرضیه دوم ابتدای باید به محاسبه وجه نقد اضافی پرداخت.
جهت محاسبهی وجه نقد اضافی از مدل رگرسیونی زیر استفاده شده است؛ که در آن وجه نقد اضافی به وسیلهی باقیمانده (εi) حاصل از رگرسیون زیر برآورد میگردد.
15LNCASHi,t=خ±1+خ±2LSIZE1i,t+خ±3LSIZE2i,t+خ±4LEVi,t+خ±5TANGFi,t+خ±6OPCFLi,t+خ±7PROFITi,t+خ±8MTBRi,t+خµi">
نگاره (3): برآورد مدل وجه نقد[USER1]
سطح معناداری |
رابطه |
prob |
آماره t |
ضریب |
علامت اختصاری |
متغیر مستقل |
بی معنی |
مثبت |
203/0 |
009/1 |
027/0 |
LSIZE1 |
اندازه شرکت |
99% |
منفی |
001/0 |
976/2- |
234/0- |
LSIZE2 |
|
99% |
منفی |
004/0 |
883/1- |
307/0- |
LEV |
اهرم |
99% |
منفی |
001/0 |
109/5- |
681/0- |
TANGF |
داراییهای ثابت مشهود |
99% |
مثبت |
000/0 |
834/8 |
207/1 |
OPCFL |
جریانهای نقدی عملیاتی |
99% |
مثبت |
000/0 |
301/4 |
884/0 |
PROFIT |
سودآوری |
99% |
مثبت |
003/0 |
009/3 |
0. 234 |
MTBR |
فرصتهای رشد |
- |
- |
687/0 |
197/0 |
296/0 |
C |
ضریب ثابت |
035/2 |
آماره دوربین واتسون |
696/15 |
آماره F |
|||
587/0 |
ضریت تعیین تعدیل شده |
000/0 |
احتمال (آماره F) |
|||
آزمون پانل |
||||||
نتیجه |
آزمون معناداری |
آماره آزمون |
|
|||
FE |
000/0 |
497/11 |
آزمون F تعمیم یافته |
|||
FE |
001/0 |
201/19 |
آزمونها سمن |
مدل نهایی برآورد وجه نقد بهینه به صورت زیر میباشد:
LNCASHi,t = 0. 296 – 0. 234 LSIZE2i,t – 0. 307 LEVi,t – 0. 681 TANGFi,t + 1. 207 OPCFLi,t + 0. 884 PROFITi,t + 0. 234 MTBRi,t + εi
جهت به دست آوردن وجوه نقد اضافی میزان وجه نقد هر شرکت را از وجه نقد بهینهی آن که توسط جایگزینی ارقام مربوط به هر شرکت در مدل فوق به دست آمده است، کسر نموده و برای شرکتهایی که وجه نقد اضافی آنها مثبت بوده است؛ مقدار آن را در مدل اصلی فرضیه دوم قرار داده ایم.
نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم در قالب نگاره ذیل خلاصه شده است.
نگاره (4): نتایج آزمون فرضیه دوم
سطح معناداری |
رابطه |
P-value |
آماره t |
ضریب |
علامت اختصاری |
متغیرها |
||
99% |
مثبت |
007/0 |
117/8 |
686/0 |
∆XC |
تغییرات در وجه نقد اضافی |
||
95% |
منفی |
029/0 |
83/3- |
025/0- |
CON |
محافظهکاری |
||
99% |
مثبت |
000/0 |
47/5 |
506/0 |
∆XC *CON |
حاصلضرب محافظهکاری در تغییرات وجه نقد اضافی |
||
99% |
مثبت |
001/0 |
12. 84 |
0. 475 |
∆E |
تغییرات سود |
||
95% |
مثبت |
019/0 |
16/10 |
147/0 |
∆NCA |
تغییرات داراییهای غیر نقدی |
||
بی معنی |
مثبت |
179/0 |
45/3 |
106/0 |
∆R&D |
تغییرات هزینه تحقیق و توسعه |
||
99% |
منفی |
000/0 |
74/9- |
067/2- |
∆I |
تغییرات هزینه بهره |
||
99% |
مثبت |
002/0 |
857/4 |
967/1 |
∆D |
تغییرات در سود پرداختی |
||
95% |
منفی |
031/0 |
48/4- |
127/0- |
NF |
خالص تأمینمالی |
||
99% |
مثبت |
000/0 |
67/2 |
291/0 |
LAGC |
وجه نقد |
||
95% |
مثبت |
027/0 |
35/1 |
011/0 |
LAGL |
اهرم مالی |
||
99% |
منفی |
004/0 |
03/10- |
546/0- |
∆XC* LAGC |
حاصلضرب تغییرات وجه نقد اضافی در وجه نقد |
||
99% |
منفی |
009/0 |
09/12- |
494/0- |
∆XC* LAGL |
حاصلضرب تغییرات وجه نقد اضافی در اهرم مالی |
||
- |
- |
- |
83/1 |
276/0 |
C |
ضریب ثابت |
||
003/2 |
آماره دوربین واتسون |
2197/34 |
آماره F |
|||||
369/0 |
ضریت تعیین تعدیل شده |
000/0 |
احتمال (آماره F) |
|||||
آزمون پانل |
||||||||
نتیجه |
آزمون معناداری |
آماره آزمون |
|
|||||
FE |
000/0 |
997/10 |
آزمون F تعمیم یافته |
|||||
FE |
000/0 |
675/20 |
آزمونها سمن |
|||||
FE: مدل اثرات ثابت RE: مدل اثرات تصادفی |
||||||||
با توجه به اینکه β3یعنی ضریب حاصلضرب محافظهکاری در تغییرات وجه نقد اضافی (XC*CON∆)، برابر 506/0 و مقدار احتمال محاسبه شده آن (P-value) برابر با 000/0 میباشد؛ لذا در سطح اطمینان 99 درصد فرض H0 را میتوان رد کرد و بیان داشت که محافظهکاری حسابداری، بر رابطه بین تغییرات وجه نقد اضافی نگهداری شده توسط شرکت و بازده شرکت اثرگذار میباشد. که این اثرگذاری، با توجه به مثبت بودن β3 به صورت افزاینده میباشد. به عبارت دیگر، همانگونه که انتظار میرفت، محافظهکاری موجب افزایش ارزش وجه نقد اضافی نگهداری شده برای میانگین شرکتها شده است.
در این پژوهش اطلاعات مربوط به 100 شرکت غیر مالی از مجموعهی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دورهی 5 ساله بین 1388 تا 1392 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت تا اثر محافظهکاری حسابداری بر ارزش وجه نقد اضافی شرکتها اندازهگیری شود.
همانگونه که در جداول فوق مشاهده میگردد، مقدار احتمال محاسبه شده (P-value) برای تغییرات وجه نقد (C∆) مؤید وجود ارتباط معنادار بین تغییرات وجه نقد نگهداری شده شرکتها و بازده سهام میباشد. علاوه بر این، مطابق با پیشبینیها، مشخص شد که تغییر یک ریال در وجه نقد نگهداری شدهی شرکتها، با افزایش کمتر از یک ریال در بازده سهام شرکت همراه بوده است که این امر به سبب غیر مولد بودن وجه نقد میباشد. این مقدار، برای میانگین شرکتها برابر با 74/0 محاسبه شده است. این عدد نشان میدهد که به ازای افزایش یک ریال در وجه نقد، کمتر از یک ریال (74/0 ریال) افزایش در بازدهی سهام شرکت خواهیم داشت که این نتیجهگیری با نتایج حاصل از تحقیقات فاولکندر و وانگ (2006) و همچنین لوئیس و همکاران (2010) مطابقت دارد. دلیل این موضوع، مربوط به احتمال سرمایهگذاری در پروژههای با NPV منفی از سوی مدیریت است. مدیران به منظور حفظ جایگاه خود در شرکت و ایجاد منافع کوتاهمدت اقدام به نگهداری وجه نقد بیش از میزان نیاز مینمایند، که این امر احتمال سرمایهگذاری در پروژههای کم ارزش را افزایش میدهد؛ به عبارت دیگر کاهش ارزش مرتبط با وجه نقد نگهداری شده، عمومأ مربوط به سرمایهگذاری بیش از حدی است که مدیران جهت گسترش دوره تصدیگری خود انجام میدهند (دیتمار و اسمیت، 2007: 599). اما یافتههای این تحقیق با نتایج حاصل از پژوهش رحیمیان و همکاران که بیان میدارند نگهداشت وجه نقد مازاد به صورت مداوم و مقطعی تأثیری بر ارزش حقوق صاحبان سهام ندارد، همخوانی ندارد (رحیمیان و همکاران، 1393).
در ادامه و در پی رسیدن به هدف اصلی تحقیق، با وارد کردن محافظهکاری در مدل اصلی پژوهش و جایگزینی متغیر وجه نقد اضافی بجای وجه نقد نگهداری شده، مشخص شد که محافظهکاری با تأثیر مثبتی که بر ضریب تغییرات وجه نقد اضافی دارد، موجب افزایش ارزش وجوه نقد نگهداری شدهی شرکت میگذارد. مکانیسم این تأثیر بر اساس قواعد حسابداری محافظهکارانه است. محافظهکاری، شرکتها را به سمت شناسایی بیشتر زیانها نسبت به شناسایی سود، هدایت میکند. در چنین شرایطی، اگر مدیر بخواهد وجوه نقد شرکت را در پروژههای کم ارزش سرمایهگذاری کند باید زیانهای ناشی از آن را در همان دورهی خود گزارش کند، که این امر موجب تزلزل جایگاه وی خواهد شد. لذا محافظهکاری با الزام مدیریت به گزارش زیانها، مانع از سرمایهگذاری در پروژههای با NPV منفی میگردد؛ که حاصل آن افزایش ارزش وجوه نقد شرکت میباشد.
با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق میتوان بر اساس استفادهکنندگان مختلف پیشنهادهای کاربردی را به شرح زیر بیان داشت:
گروه اولی که میتوانند نتایج تحقیق حاضر را مد نظر قرار دهند تدوینکنندگان استانداردها و نیز قانونگذاران سازمان بورس اوراق بهادار میباشند؛ با توجه به اینکه تأثیر محافظهکاری در کاهش هزینههای نمایندگی و به سبب آن، افزایش ارزش وجه نقد مورد تأیید قرار گرفت، لذا توجه به این مفهوم، باید بیش از پیش صورت پذیرد.
گروه دوم استفادهکنندگان از این پژوهش میتواند خود شرکتها باشند؛ از آنجا که افزایش ارزش سهام شرکت و به تبع آن، افزایش ثروت سهامداران اهداف اصلی شرکتهای انتفاعی است، لذا شرکتها میتوانند با الزام به محافظهکاری بیشتر در گزارشگری مالی خود، موجب افزایش ارزش وجوه نقد نگهداری شدهی خود شوند، که نتیجهی آن به شکل افزایش بازده سهام متجلی خواهد شد. همچنین پیشنهادهای خود را به محققینی که در آینده این حیطه از موضوعات حسابداری را انتخاب میکنند به شرح زیر ارائه میدهیم:
شرکتها را در قالب صنعتهای مختلف طبقهبندی کرده تا امکان بررسی تأثیر صنایع، بر این موضوع بوجود آید.
با توجه به حذف شرکتهای سرمایهگذاری، بانکها و بیمهها، به علت ساختار متفاوت آنها پیشنهاد میگردد که موضوع مورد مطالعه، در این گروه از شرکتها به صورت خاص بررسی گردد.
از آنجا که مدلهای مختلفی جهت محاسبه محافظهکاری وجود دارد، پژوهشگران آتی میتوانند با محاسبه شاخصهای محافظهکاری مختلفی که در ایران قابل انجام است، نتایج حاصله را به صورت مقایسهای بیان دارند.
Financial distress |
2 |
Adverse selection costs |
1 |
[USER1]عنوان جداول دقیقا بالای جدول و متصل به جدول باشد