بر اساس تئوری نمایندگی، مدیران به عنوان نمایندگان صاحبان اصلی شرکت، در قبال پذیرش مسئولیت مباشرت، از برخی مزایای مستقیم و غیرمستقیم برخوردار میشوند که اغلب آنها در ارتباط با ارقامی است که در صورتهای مالی ارائه میشوند. ارتباط این مزایا با صورتهای مالی است که ممکن است منجر به ایجاد انگیزههایی در مدیران برای اعمال دستکاری در صورتهای مالی شود؛ چرا که آنها خود، مسئول تهیه صورتهای مالی بوده و در این راستا، اختیاراتی نیز دارند. از جمله مواردی که در سیر ادبیات مربوط به خود، به عنوان عملی منفی و گمراه کننده مطرح شده است، حسابداری ساختگی است. به این معنی که مدیران با استفاده از دانش و تجربه خود در رابطه با حسابداری و استانداردهای آن، به گونهای از اختیارات خود استفاده نمایند که در نهایت، صورتهای مالی، نشانگر آن چیزی باشند که آنها میخواهند. هر چند، ممکن است این خواسته مدیران منجر به گمراهی استفادهکنندگان صورتهای مالی شود. در این مقاله، سعی بر آن است تا با مرور ادبیات مربوط به حسابداری ساختگی، به جوانب گوناگون آن از جمله بیان تعاریف و دیدگاههای مختلف در رابطه با حسابداری ساختگی، شیوههای انجام آن و علل و انگیزههای پیدایش آن پرداخته شود. همچنین، در پایان، مباحثی در زمینه ارتباط حسابداری ساختگی با اصول اخلاقی، و خلاقیت و نوآوری در حسابداری مطرح میشود