این مقاله به تجزیه و تحلیل نقش چارچوبهای نظری در بهبود کیفیت استانداردهای گزارشگری مالی[i]از منظر اقتصاد اطلاعات پرداخته است.اقتصاداطلاعات به تحلیل گر اجازه میدهد عواملی مانند عدماطمینان، چند نمایندگی[ii]، تقاضا برای اطلاعات ،منابع اطلاعاتی چندگانه و اطلاعات محرمانه را در تحلیل خود لحاظ کند.نتیجه تحلیل، رهنمودی به سوی مجموعهای از ویژگیهای پایهای اطلاعات حسابداری است.به علاوه، این مقاله به بحث در مورد این موضوع میپردازد، که ویژگیهای کیفی گنجانده شده در چارچوب نظری به طور مناسب پاسخگوی استفادهکنندگان اطلاعات حسابداری نیست. برای مثال،چارچوب نظری هیات استانداردهای حسابداری بین المللی راهنمایی برای مصالحه بین مربوط بودن و قابل اتکا بودن اطلاعات حسابداری ندارد؛ بی طرفی میتواند بخشی از مقررات بهینه نباشد؛ جانبداری آماری ناشی از استفاده مباشرتی از اطلاعات حسابداری ضرورتاً نامطلوب نیست و همیشه وجود دارد.اطلاعات حسابداری نسبت به سایر منابع اطلاعاتی با تاخیر ارائه میشود، اما تاثیر گذار است و مانند منابع به موقع دارای محتوای اطلاعاتی است؛ در نهایت صورتهای مالی توسط حسابرسان مستقل بررسی میشود، در نتیجه دستکاری اطلاعات حسابداری مشکل است